معنی ذا، ذو، مالک
حل جدول
صاحب
ذا ، ذو ، مالک
صاحب
ذا ، ذو
مالک
مالک
ذا، ذو
ذو
ذا
مالک وصاحب
ذو، ذا
ذا
مالک، صاحب
فرهنگ فارسی آزاد
لغت نامه دهخدا
ذا. (ع اِ) صاحب. مالک. دارا، در حال نصب. ذو در حال رفع و ذی در حال جَرّ. رأیت رجلاً ذا مال...
ذا. (ع اِ) از اسماء اشارت است برای مفرد و مذکر قریب. این مرد. ذو. هذا. و تثنیه ٔ آن ذان و ذین و جمع آن از غیر صیغه، اولاء باشد.
فرهنگ فارسی هوشیار
دارنده خداوند (از اسما ء سته) صاحب خداوند دارا مالک ذامال. توضیح: در عربی }} ذا {{ در حالت نصبی استعمال شود ولی در فارسی این قاعده را مراعات نکنند.
فرهنگ معین
(اِ.) [ع.] صاحب، دارنده. در عربی در حالت رفع «ذو» و در حالت جر «ذی » و در حالت نصب «ذا» می گویند.
معادل ابجد
1498